از اینکه جنگِ گرم ، کِی میشود تمام
چندین هزار ، آدمِ بی باک ، در حذر اند
گفتند - قلب شما ضربان دارد - اینچنین
امواج سهمگینِ نفس ها در خطر اند
ماهی نمیشود ز آب گلالود گرفت
چون ماهیان تمام جهان ها در سفر اند
چیزی به دست نمی آورند معنویات
چون آیه های تمدن دنیا در گذر اند
صحبت درون - قالبِ جنگ - آزاد است
سرمایه های فکری دنیا در هدر اند
در این جهان ، به دنبال وعده نباش
- در انجمن ، همه هم قول و هم نظر اند...
قالب باور یه قالب دو ستونه و جزو قالب های پیش فرض بیان هست. یه قالبِ چغر و بدبدن که با اعمال یک سری تغییرات رنگ و بوی بهتری گرفته انصافا! خب لیست تغییرات صورت گرفته در این قالب:
تغییر مکان و رنگ بندی جذّابترِ منو
تغییر فونت قالب به وزیر
واکنش گراشدن و نمایش صحیح در انواع دستگاه ها
اضافه شدن یه تصویر زمینه ساده برای جذّابیت بیشتر
بزرگ و خواناتر شدن اندازه ی فونت نوشته ها
ادامه مطلب
همهی عمر به دنبال آزادی میدویدم، و چون به آزادی میرسیدم فریاد میزدم "خدایا خدایا مرا اسیر کن!" گویی بند بندِ تنم از هم میگسست، زیرا که فقط من آزاد نبودم، تکههای وجودم هم آزاد بودند. و نمیخواستند که در قالبِ «من» اسیر باشند.
آنگاه فهمیدم که «من» وجود ندارد، مگر در قالب تکهپارههایی از کلمات، که ذراتِ سرگردانِ وجود را به هم پیوند میزنند تا جهان علیالظاهر برقرار بماند.
امشب در آینه به چیزی مینگرم که همهی عمر «من»اش خوانده
اخیرا گریه با من قهر کرده و گاهی که شدیدا نیاز به تخلیه احساسات دارم برای من ناز میکنه و فقط در قالبِ بغض خودی نشون میده!
امروز ظهر میشه گفت تقریبا یک حمله عصبی داشتم که به میگرن و سِر شدن یک سمت صورت،خشم و بغض،لرزش دست و استرس ختم شد!
مامان هما توی حیاط خونشون افتاده بود،سرش شکسته و از گوش و حلق و بینی خونریزی داشته اونوقت خاله ی همیشه در صحنه هم تلفن برداشته همه دخترا رو خبردار کرده که بیایید،از اینور ماه بانو گریه میکرد و دور خودش میچرخید که
+دیروز وامروز بر حسب اتفاق و به یاد نیمچه تجربیات قدیم رفتم سر بنّایی. گرچه برام سخت و طاقت فرسا بود و تحمل نداشتم ؛ اما باز بوی گچ و سیمان و آب حالم رو جا آورد و منو از خاطرات خودم برد به دهه های اخیر حتی تا دهه پنجاه.البته به کمک باز تعریف های زنجیره ایِ نسل به نسل یا دهن به دهن.این جاها آدم ، در قالبِ کلی داستان طنز و تلخ ؛ تاریخ و فلسفه هم به اجبار یاد میگیره.امروز یه قصه فوق العاده ناب شنیدم که درازِ و شاید سر فرصت وحال خوب، نوشتمش.
+
سی ویژگی یک فرد دموکرات
۱-در هیچ شرایطی به دیگری نمیگوید: شما اشتباه میکنید؛
۲-بلکه میگوید: دیدگاه های ما متفاوت است، بحث کنیم؛
۳-همه شهروندان، حق انسانی و قانونی اظهارنظر دارند؛
۴-ولی تصمیم سازی و تصمیم گیری تابع اظهار نظر تخصصی است؛
۵-برای رسیدن به یک نظر و دیدگاه، بسیار می پرسد و مطالعه میکند؛
۶-عموماً نمیگوید: نظر من درست است؛
۷-دیگران برای اظهارنظر نزد او، احساس امنیت میکنند؛
۸-نگرانِ پذیرفته شدن افکارش نیست؛
۹-با اطلاعات و اس
اسراییل باید از صحنه ی روزگار مَحو شود .
امام خمینی ( ر ه )
سروده ای در قالبِ سپید ، با عنوان ِ یاس هایِ پَر پَر غَزه به حمایت از
کودکانِ مظلومِ فلسطین و تقدیم به مردمِ مظلومِ فلسطین :
یاس هایِ پَرپَرِ غَزِه
کودکِ غَزه به ناحق ، تا به خون غلتیده است .
مُدّعیانِِ حقوقِ کودکان ،
وِجدان کجاست ؟
آتشِ ظلم و ستم ، ت
توضیح: این شعر را در ایام بحبوحه حملات
تروریستی داعش به اروپا (در سال 1394) سرودم. قالب شعری اش را نمی دانم، اما
امیدوارم قالبِ دل خوانندگانش باشد.
سوره زنبور
برخیز! که این بار دِگر صحنه عجیب است
باز همهمهی دشمن و هنگام فریب است
مظلوم ولی باشد و حقا که غریب است!
در بُهتِ جهانی که رجوعش به صلیب است...
«اسلام شده آلت
دست سگ مزدور
سَلمان! تو به پا خیز و کُنَش دور»
از بطن یهود، کودک نارَس زده بیرون...
سیراب نمود طفل حرامش، به کفی خون...
بالغ شده ا
«در مرثیه قتلِ حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) متضمّن به ابیات قصیده سعدی»
«آسمان را حق بُوَد گر خون بگرید بر زمین» نوحه گر باشد زمان در داغ و گردد بس غمین ای زمانه چَشمِ خود را باز کن، بنگر به حَقّ تا ببینی سُرخیِ خون در دلِ لعلِ نگین؛ سَلسَبیلِ تشنگان، نورِ دو عین مصطفی(ص) برترینِ خَلق و مِهتر، از ملائک بر زمین «قالبِ مجروح اگر در خاک و خون غَلطَد چه باک!؟ روحِ پاک اندر جوارِ لُطفِ ربّ العالمین» درد و غم با چاه از نو گفت باید ای علی(ع)! درد گفتن ر
اگر شما هم دوست دارید وقتی روی دکمه پسندیدن یا نپسندیدن در قالب وبلاگتون کلیک می شه ، تصویری نمایش داده بشه این آموزش برای شما مفید خواهد بود . برای مثال قالب فعلی نقل بلاگ به همین صورت هست و بعد از کلیک روی یکی از گزینه های پسندیدن یا نپسندیدن تصویر یک تیکِ سبزرنگ کنار اون نمایش داده می شه که به شما نشون می ده کدوم گزینه رو انتخاب کردید .
احتمالا کدِ این ابزار در قالبِ فعلی شما موجود هست پس شما باید اون رو پاک کنید و کدی که در ادامه در اختیارتو
یا من هو خالق کل شیء
در حالِ خوندن "جین ایر" ام.
و بله! بازهم چندین کتاب باهم دستمه.
" چرکنویس" یک کتاب صوتی هست که در راه برگشت از کلاسم اگر پیاده برگردم گوش میدم. و وقت هایی که نمیتونم کتاب دستم بگیرم یا کتاب الکترونیکی بخونم.
" جین ایر" عزیز :)
" دنیای سوفی" که در یک حالتِ وقفه به سر میبره و فعلا در حال خوندنش به طور جدی نیستم. روزها گذشته از آخرین بار که به طور جدی خوندمش.
" توتو چان، دخترکی آن سوی پنجره" که این هم خوندنش چند روزیه متوقف شده. البته
❓من کتابهای پائولو کوئلیو رو خریداری کردم چکارشون کنم؟ بخونم؟
✅ پائولو کوئلیوی برزیلی اسلام رو دینی شایسته احترام می دونه و گفته: "در اسلام چیزهایی یافتم که در دیگر ادیان آسمانی ندیدم". اما به هر حال آثارِ ایشون اشکالاتِ فاحشی داره. دلیلِ اقبالِ جوانان به کتاب های ایشون اینه که قالبِ نوشتاریِ پائولو کوئلیوی "رمان" هست. مثلا کتابِ "کیمیاگر" ایشون پر فروش ترین کتابِ سالِ ایران شد!!!
⛔️ پائولو که به گفته خودش آدمى افراطى است و هیچ وقت میانه
توضیح: این شعر را در ایام بحبوحه حملات
تروریستی داعش به اروپا (در سال 1394) سرودم. قالب شعری اش را نمی دانم، اما
امیدوارم قالبِ دل خوانندگانش باشد.
سوره زنبور
برخیز! که این بار دِگر صحنه عجیب است
باز همهمهی دشمن و هنگام فریب است
مظلوم ولی باشد و حقا که غریب است!
در بُهتِ جهانی که رجوعش به صلیب است...
«اسلام شده آلت
دست سگ مزدور
سَلمان! تو به پا خیز و کُنَش دور»
از بطن یهود، کودک نارَس زده بیرون...
سیراب نمود طفل حرامش، به کفی خون...
بالغ شده ا
تو قرآن دلنشینی که خدا بهمون هدیه داده یه «محبت» میبینیم و یه «مودّت». از دوره حفظ قرآنم یادم میاد که استاد میگفتن محبت برای قلبه و مودت برای قالب. بعد میگفتن که پیامبر برای اجر خودشون از ما مودت نسبت به اهلبیتشونو خواستن. میگفتن مودت یعنی ابراز عملی محبت قلبی. یعنی محبتمونو تو دلمون نگه نداریم. بریم راه ابرازشو یاد بگیریم و ابرازش کنیم. میگفتن ابراز محبت یعنی مراعات کردن حق محبوب. هر محبوبی حقی بر گردن ما داره که باید رعایت بشه. درباره اهلبی
فرض کنید وارد جزیرهای شدهاید که هیچیک از ساکنان آن را نمیشناسید و قرار است با شورای جزیره دربارهی یک موضوع (مثلاً خرید یک زمین برای ساخت ویلایی بزرگ) مذاکره کنید.
یکی از ساکنان جزیره – که دلش برای غریبی شما سوخته است – چند دقیقه وقت میگذارد و به شما میگوید که میتوانید در حد چند پرسش کوتاه، از اخلاق و رفتار و عادتهای مذاکرهای مردم جزیره سوال کنید. او هم بر اساس تجربهی خود به این پرسشها پاسخ خواهد داد.
چه سوالاتی میپرسید؟
الف.
* مطلبی که در ادامه خواهید خواند، مواجهی شخصیِ نویسنده است با این اثر که سعی شده در آن، با وفاداری به محتوا، تعلیق و لذتِ کشف، به تحلیل این اثر بپردازد.
در اولین نماها، با دری آبی رنگ و ساده روبرو میشوم، آرام تکان میخورد، و در میانهی در با خطی ساده: « کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایش میدهد»، با خیال اینکه با فیلمی ساده و در خور ردهی نوجوان، روبرو هستم، باز به در نگاه میکنم تا ببینم فرای آبیاش برایم چه ماجرایی را رقم
الف.
* مطلبی که در ادامه خواهید خواند، مواجهی شخصیِ نویسنده است با این اثر که سعی شده در آن، با وفاداری به محتوا، تعلیق و لذتِ کشف، به تحلیل این اثر بپردازد.
در اولین نماها، با دری آبی رنگ و ساده روبرو میشوم، آرام تکان میخورد، و در میانهی در با خطی ساده: « کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایش میدهد»، با خیال اینکه با فیلمی ساده و در خور ردهی نوجوان، روبرو هستم، باز به در نگاه میکنم تا ببینم فرای آبیاش برایم چه ماجرایی را رقم
الف.
* مطلبی که در ادامه خواهید خواند، مواجهی شخصیِ نویسنده است با این اثر که سعی شده در آن، با وفاداری به محتوا، تعلیق و لذتِ کشف، به تحلیل این اثر بپردازد.
در اولین نماها، با دری آبی رنگ و ساده روبرو میشوم، آرام تکان میخورد، و در میانهی در با خطی ساده: « کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایش میدهد»، با خیال اینکه با فیلمی ساده و در خور ردهی نوجوان، روبرو هستم، باز به در نگاه میکنم تا ببینم فرای آبیاش برایم چه ماجرایی را رقم
«بهای پیشرفت»
نوشتهی جان اچ. بادلیترجمهی آرش حسینیانچاپ اول: اینترنتی، اسفند 1393در دست انتشار
از متن کتاب:رژیم غذاییِ سنتی قبایل، به شکلی تحسینبرانگیز با نیازهای بدنیشان و منابع غذایی در دسترسشان سازگار و هماهنگ است. اگرچه ممکن است این رژیمها برای غریبهها عجیب و غریب، مضحک، و بدمزه به نظر برسد، اما بعید است که نواوریهای وارداتی توانسته باشد الگویی بهتر از آن به ایشان ارائه کند. با توجه به تعادل ظریف و پیچیدگیهای موجود در هر
از اولش بگویم؟ یعنی اولِ اولاش؟ خب از آنجایی شروع شد که با پدیدهای تحتِ عنوانِ «وبلاگ» آشنا شدم. هفتسال پیش بود. تازه به آن کامپیوترِ زوار در رفته اینترنتِ ۱۲۸Kb وصل کرده بودیم. یک حساب در میهنبلاگ باز کرده بودم و بعد از مدتِ کوتاهی تبدیل شدم به رباتی که همۀ مطالبِ مذهبی و عرفانیِ وب را از اقصا نقاطِ اینترنت در آن وبلاگ کپی میکرد. خوشبختانه حالا همه قبول داریم که کپیکردن، وبلاگنویسی نیست. و البته بعدِ مدتِ کوتاهی شروع کردم به
از اولش بگویم؟ یعنی اولِ اولاش؟ خب از آنجایی شروع شد که با پدیدهای تحتِ عنوانِ «وبلاگ» آشنا شدم. هفتسال پیش بود. تازه به آن کامپیوترِ زوار در رفته اینترنتِ ۱۲۸Kb وصل کرده بودیم. یک حساب در میهنبلاگ باز کرده بودم و بعد از مدتِ کوتاهی تبدیل شدم به رباتی که همۀ مطالبِ مذهبی و عرفانیِ وب را از اقصا نقاطِ اینترنت در آن وبلاگ کپی میکرد. خوشبختانه حالا همه قبول داریم که کپیکردن، وبلاگنویسی نیست. و البته بعدِ مدتِ کوتاهی شروع کردم به
پرسش:دختری
20 ساله دارم که در دوران عقد جدا شده است. ما خانواده ای مذهبی هستیم.
اما این دخترم جلوی نامحرم صورتش را آرایش می کند و همیشه مقیّد به رعایت
حجاب نیست. فقط گاهی حجابش را رعایت می کند. وقتی به او تذکر می دهم، می
گوید:"خودم می دانم که موهایم پیداست". اخیرا متوجه شدم که در تلگرام با
چند مرد گفتگو می کند و عکس ردّ و بدل کرده است. به خاطر این رفتارهایش
خیلی ناراحتم. لطفا راهنمایی ام کنید که چه کار کنم.
پاسخ:در
شرایط سختی قرار دارید. اختلاف
روزنامه خراسان -یاسمین مشرف: کمتر کسی است که در طول زندگیاش اگرچه برای لحظاتی در دنیای خیال و رویا، خود را بهعنوان یک فضانورد، رها و معلق در فضا تصور نکرده باشد؛ شاید به همین دلیل است که فضانوردی، دست کم از دور جزو حرفههای پرطمطراق محسوب میشود. غافل از این که زندگی دانشمندان علوم فضایی در سفرهای علمی با فضاپیما، همراه با تحمل عجیبترین دشواریهاست. فارغ از ابهامات علمی و خطرهای حرفهای، انجام سادهترین کارهای روی زمین، در فضا یک چ
بررسی فیلم Inception
«Inception»، فیلمی ساخته نابغه دنیای سینما، کریستوفر نولان است. این بار اولی نیست که نولان فیلمی میسازد که مخاطب را تا مدتها در فکر فرومیبرد. فیلم تلقین محصول سال 2010 با بازی ستارههایی ازجمله لئوناردو دی کاپریو، تام هاردی، الن پیج، جوزف گوردون لویت، ماریون کوتیار، کن واتاناله و… است.با 30nama همراه باشید.
نولان در یکی از مصاحبههایش به این موضوع اشارهکرده که بیش از 10 سال فیلمنامه تلقین را در ذهن پرورش داده است. این فیل
درباره این سایت